Share

Thursday, June 12

بوران؛ پیچیده ترین سامانه ی حمل نقل بشر

در سال های اخیر ناسا تبلیغات فراوانی دباره ی شاتل ها کرده. ناسا شاتل ها رو به عنوان پیچیده ترین سیستم های حمل و نقل در طول تاریخ معرفی می کند. ممکن است از طرفی این حرف صحیح باشه ولی در واقع سامانه ی پیچیده تر و بهینه تری هم وجود داشته که بنا به مسائلی ناسا خیلی درباره ی آن صحبت نمی کند.

بوران نام سیستم حمل و نقل فضایی اتحاد جماهیر شوروی سابق است که کار روی آن از سالهای دهه ی هفتاد شروع شد و تا سال 1984 اولین نمونه ی کامل آن ساخته شد اما بعد از آن بودجه ی آن صرف مقاصد تسلیحاتی شد که عامل اصلی آن جنگ سرد مسکو-واشینگتن بود. بعد از فروپاشی شوروی و تبدیل آن به کشور های کوچکتر پروژه ی بوران به کلی فراموش شد ولی تنها نمونه ی ساخته شده توانست بین سالهای 1984 تا 1988، 25 پرواز موفق را تجربه کند.

نمونه ای از بوران سوار بر هواپیمای قول پیکر آنتونوف، همچنین بوران این قابلیت را داشت که با موشک هم به فضا برود.

همانطور که در تصویر می بینید بوران شکل بسیار نزدیکی به شاتل های امروزی داشت. در واقع این طرح که از ساختاری هواپیما مانند برای ارسال تجهیزات و انسانها به فضا استفاده شود خود از روسیه نشعت می گیرد. طرحی که در ابتدا با مشکلاتی همراه بود که ناسا آنها را برطرف کرد و در همان دهه ی هشتاد اولین نمونه های خود را از آن تولید کرد. شاتل های ناسا هم شکلی مشابه هواپیما دارند ولی برای پرواز های فضایی بهینه شده اند.

از قابلیت های این شاتل ها می توان به فرود روی باند اشاره کرد که پیشرفت بزرگی در برابر سامانه هایی محسوب می شود که با چتر نجات فرود می آیند. سامانه هایی نظری سایوز روسی. ولی این تمام ماجرا نیست دلیل آنکه باید بوران را پیشرفته ترین سیستم حمل و نقل بشر دانست را می توان در مقایسه ی آن را شاتل فضایی ایالات متحده هم جست. در مقایسه با شاتل ها بوران انعطاف حرکتی بسیار بیشتری دارد. بوران می توانست تا چهار تن بیشتر از شاتل های فضایی بار حمل کند. هزینه ی هر پرواز آن کمتر بود و امنیت آن بالاتر. تعداد قطعاتی که در هر پرواز می بایستی جای خود را به قطعات جدید می دادند در قیاس با شاتل بسیار کمتر بود. شاتل حتما باید سرنشین داشته باشد و حداقل برای بازگشت به زمین باید خلبان در آن حضور داشته باشد ولی بوران می توانست بدون سرنشین هم ماموریت خود را انجام داده و به زمین بازگردد. و مهمترین بخش موضوع اینجاست، چون بوران سبک تر از شاتل بود به راحتی می توانست از باند فرودگاه پرواز کند و خود را به فضا برساند یا سوار بر هواپیمایی غول پیکر به اوج آسمان رود و از آنجا سفر خود به سمت فضا را آغاز کند. این در حالی است که شاتل فضایی گرچه پرتابی حماسی دارد و با کمک موشک های عظیم دل آسمان را می شکافد و با شتاب بسیار به پیش می رود ولی همین پرتاب حماسی خطرات زیادی هم در پی دارد که در نتیجه ی آن شاتل چلنجر به کلی نابود شد و چندین نقر را نیز با خود نابود کرد.

حادثه ی چلنجر که در طی آن شاتل به کلی نابود شد و چندین نفر کشته شدند

در بازگشت هم برای شاتل ها رویداد های بدی پیش آمده. در سال 1381 بود که شاتل فضایی کلمبیا در حادثه ای دلخراش به کلی نابود شد و تمامی هفت سرنشین آن در دم جان دادند. ولی بوران با توجه به نوع پرواز و بازگشتش چنین مشکلاتی نداشت.

نزدیک به دو دهه از ساخت اولین نمونه ی بوران می گذرد و اینک شاتل های فضایی هم سالهای پایانی عمر خود را طی می کنند. از هم اکنون تحقیقات برای ساخت فضا پیماهای سرنشین دار نسل بعد شروع شده که بتوانند از باند فرودگاه به فضا اعزام شوند و همچنین بتوانند فرودی امن را تجربه کنند.

گرچه پروژه ی بوران هیچگاه به استفاده ی عملی از آن منتهی نشد ولی نقطه ی عطفی بود در رقابت های فضایی و تکنولوژیک بین دو ابرقدرت. دو ابر قدرتی که رقابت آنها در تمامی زمینه های علمی رشد چشمگیری را در چند دهه ی گدشته سبب شد.

در انتها بد نیست نگاهی بیاندازیم به تاریخچه ای از ماموریت های فضایی امریکا و شوروی:

پیش از این دو نخستین بار آلمان های نازی بودند که توانستند مرز فضا را رد کنند که البته از این موضوع به دلیل مسائل سیاسی اطلاعات زیادی در دسترس نیست. ولی بلافاصله بعد از آنها روسها مرز فضا را گشودند و سپس نخستین ماهواره ی ساخته ی دست بشر را که توپی کوچک بود به فضا فرستادند. اسپوتنیک 1 آغازگر عصر فضا برای بشر بود.

سپس امریکا نخستین ماهواره ی خود را با موفقیت به مدار فرستاد و همان زمان هم ناسا تاسیس شد. سازمانی که تا امروز نیم قرن از فعالیتش می گذرد.

سپس روس ها با استفاده از اسپوتنیک 2، «لایکا» را به فضا فرستادند. اولین موجود زنده در فضا. سگی کوچک و باهوش که تا زمانی که اکسیژن برای تنفس داشت زنده ماند.

ماکتی از وستوک 1 که اولین انسان را به فضا برد

در ادامه در ماموریت های وستوک، اولین انسان به فضا قدم نهاد. «بوری گاگارین» خلبان کوتاه قامت روس که سالگرد پرواز او به فضا را هر ساله در گوشه و کنار دنیا جشن می گیرند.

آنگاه بود که امریکا بلافاصله و طی تنها چند روز نخستین فضانوردش را به فضا اعزام کرد و البته این ماموریت بسیار کوتاه تر از ماموریت گاگارین بود.

اما در گام بعدی ناسا از روسها جلو زد و نخستین افراد زمینی را به دیدار ماه فرستاد. در سال 1969 «نیل آرمسترانگ» و «باز آلدرین» نخستین انسانهایی بودند که قدم روی کره ی دیگری می گذاشتند.

پس از این روسها با فاصله ی چند ماه نخستین ماه نشین خود را راهی تنها قمر زمین کردند که البته بدون سر نشین بود. این مه نشین نمونه هایی از ماه تهیه کرد و به زمین بازفرستاد و نخستین ماموریت اکتشافی منظومه رقم خورد. فاز بعدی رقابت مربوط به اکتشاف منظومه بود.

طراحی سایوز به عنوان یک سیستم حمل و نقل با قابلیت کاربرد چندگانه از موفقیت های دیگر روسها بود.

پروگرس(چپ) و سایوز(راست) که در ماموریت های ایستگاه فضایی بین المللی همچنان از آنها استفاده می شود.

نخستین ایستگاه فضایی برای استقرار طولانی مدت در فضا را روسها ساختند و نام «میر» را در تاریخ صنعت فضا جاودانه شد. همچنین پروگرسیو را طراحی کردند که بدون دخالت انسان می توانست ماموریت های زیادی انجام دهد. در واقع پروگرسیو موفق ترین فضاپیمای بدون سرنشین بشر به حساب می آید.

ایستگاه فضایی میر نخستین پایگاه انسان در فضا

در دوران جنگ سرد همچنان رقابت های فضایی در فاز خود دنبال می شدند. از ماموریت های موفق آن دوران می توان به ماموریت های ویجر اشاره کرد. ویجر 2 ناسا هم اکنون دور ترین ساخته ی دست بشر است! کاوشگری که در مرز های منظومه ی شمسی قرار دارد و میرود که تا چند دهه ی دیگر وارد فضای میان ستاره ای شود.

«کلیپر» جایگزین سایوز در دهه ی آینده

امروزه روسیه روی طرح فضاپیمای سرنشین دار «کلیپر» کار می کند که تا دهه ی آینده جایگزین سایوز خواهد شد. این فضا پیما یک فضا پیمای نسل جدید است که با حرکت در مایل در جو به سمت فضا پیش می رود و خطرات کمتری آن را تهدید می کند.

همچنین روسیه و امریکا فعالیت و همکاری گسترده ای در زمینه ی ساخت و تکمیل ایستگاه فضایی بین المللی دارند. ایستگاهی که پس از تکمیل بزرگترین ماهواره ی ساخته ی دست بشر خاوهد بود و چندین نفر می توانند در آن زندگی کنند و به تحقیقات علمی مشغول باشند.

1 comment:

عاطفه مجیدی‌نژاد said...

نوشته‌ی جالب و به نسبت کاملی بود. اطلاعات خوبی هم ارایه شده.
کمی دقت بیشتر و کنترل هیجان ناشی از پست جدید، به تو کمک خواهد کرد که متن کم غلط تری هم داشته باشی؛ چیزی که در بلاگستان و ادبیات فارسی توجه زیادی بهش نمی‌شه.
در پایان مقاله هم خوبه که منابع رو بیاری. آوردن منابع از ارزش کار تو کم نمی‌کنه و حق دیگران هم پایمال نمی‌شه