Share

Wednesday, August 29

همایش وبلاگ نویسی علمی در سازمان فضایی ایران

روابط عمومي سازمان فضايي ايران در ادامه اولين جشنواره وب‌گاه‌ها و وب‌لاگ‌هاي فضايي و در راستاي ساماندهي به محتوي دانش فضا در وب برگزار مي‌كند: اولين كارگاه علمي‌نويسي در محيط وب با نگاهي خاص به دانش فضايي

Wednesday, August 8

ققنوس به سمت مریخ پر کشید

آیا حیات می تواند روی مریخ تداوم یابد؟ چند روز پیش مریخ نشین «ققنوس» برای جواب به این سوال راهی مریخ شد. فونیکس - ققنوس - با یک روز تاخیر به سمت مریخ به پرواز درآمد. ققنوس، اردی بهشت سال بعد به مریخ می رسد و قرار است که در ناحیه ای نزدیک به قطب شمال مریخ بنشیدند و به بررسی خاک و یخ زیر سطح مریخ بپردازد. منطقه ای که ققنوس در آن فرود می آید، سرشار از یخ آب است و هدف این مریخ نشین آن است که با بررسی ترکیبات شیمیایی خاک و مواد حل شده در یخ های مریخ به کمک آزمایشگاه کوچک شیمایی که همراهش است، نتیجه بگیرد که آیا محیط مریخ، برای حیات محیط مناسبی است و آیا حیات حتی به صورت بسیار ابتدایی (حیات باکتریال، میکروبی و گونه های بسیار مقاوم حیات) می توانند روی آن دوام بیاورند یا نه. ققنوس نمی تواند روی مریخ حرکت کند. تفاوت «مریخ نورد» با «مریخ نشین» هم در همین است. مریخ نوردها مثل «روح» و «فرصت» که هم اکنون روی مریخ هستند به هر جهت که بخواهند حرکت می کنند و نمونه هایی برای بررسی و تحقیق پیدا می کنند. ولی مریخ نشینی مانند ققنوس با استفاده از یک بازوی روباتی 2.5 متری نمونه هایی را برای بررسی از اطراف خود جمع آوری می کند و با دوربین خود تصاویر منطقه را به زمین مخابره می کند. البته خطراتی هم برای این پروژه وجود دارد که اینجا می توانید بیشتر در اینباره بخوانید. امید می رود که ققنوس با بررسی های خود روی آب و یخ مریخ بتواند مدارکی نشان دهنده ی توازن میزان یخ و آب در مریخ به دست آورد. همچنین پاسخ این پرسش را بیابد که آیا مریخ مکان مناسبی برای حیات است؟ ققنوس برای مدت سه ماه روی مریخ به بررسی خواهد پرداخت و سپس عمر آن روی مریخ پایان می یابد.
Can Mars sustain life? To help answer this question, last week NASA launched the Phoenix mission to Mars. In May 2008, Phoenix is expected to land in an unexplored north polar region of Mars that is rich in water-ice. Although Phoenix cannot move, it can deploy its cameras, robotic arm, and a small chemistry laboratory to inspect, dig, and chemically analyze its landing area. One hope is that Phoenix will be able to discern telling clues to the history of ice and water on Mars. Phoenix is also poised to explore the boundary between ice and soil in hopes of finding clues of a habitable zone there that could support microbial life. Phoenix has a planned lifetime of three months on the Martian surface.

Tuesday, August 7

آبفشان و راه کاه کشان

پارک ملی «یلوستون» در ایالت «ویمینگ» ایالات متحده. این عکس را «والی پاچولکت» در این منطقه گرفته است. در پس زمینه رگه ی زیبای کهشکان ما، راه شیری را می بینید که چگونه تا افق پیش رفته است. چند روز پیش هم عکسی از همین بخش داشتیم؛ عکسی از مرکز راه شیری که در این تصویر هم بسیار زیبا مشخص است. اما سمت راست را امگار دود فرا گرفته! این دیگر چیست؟ در این پارک ملی به علت وضعیت زیمن شناختی منطقه، آبفشان های زیبایی وجود دارند. این یکی حدود 200 سال، یعنی از حدود 1800 میلادی فعال است و هر ساعت تقریباً دو فروان چند دقیقه ای می کند. قدرت این آبفشان می تواند آب داغی که از زمین بیرون بیاید را تا 30 متر هم بالا بفرستد که باید جداً زیبا باشد. ولی از روی عکس شاید نتوان زیبایی آن را به خوبی حس کرد، به نظرم دیدن چنین پدیده ای به صورت مستقیم، لذت خود را دارد. مشتری، غول منظومه ی ما و خدای خدایان با قدری حدود 2.5- می درخشد. مشتری درخشانترین جرم شبانه ی آسمان نیز هست؛ -البته اگر ماه را حساب نکنیم- و در عکس های با نوردهی کوتاه مدت هم خود را به خوبی نشان میدهد.
You don't have to be at Yellowstone to see a sky this beautiful, but it helps. Only at Yellowstone National Park in Wyoming, USA, would you see the picturesque foreground of the famous Old Faithful Geyser erupting in front an already picturesque sky. Old Faithful Geyser, visible in the foreground, is seen propelling a stream of hot water over 30 meters in the air. This happens predictably for a few minutes about every 90 minutes. Also predictable are the brightest orbs that popular the nighttime sky, although those visible at any one time keep changing. Visible far in the background sky of this mid-June image are the plane of our Milky Way Galaxy on the left, and the bright planet Jupiter on the right. Jupiter is the brightest celestial object in the entire image. Old Faithful has been erupting at least since the late 1800s.

Monday, August 6

حمله به کهکشان

فکر می کنید یک توده ی گازی می تواند یک کهکشان را ببلعد؟ اوه نه این ممکن نیست خود کهکشان مجموعه ی عظیمی از ستارگان، خوشه های ستاره ای، سیارات و خیلی چیزهای دیگر است که سحابی ها یک از آن دسته اند. مواد میان ستاره ای و گاز های موجود در فضا. ابری که در این عکس به نظر می رسد که از سمت بالا به کهکشان حمله ور شده در واقع یک سحابی بی آزار(!) است که به عنوان یک سحابی دنباله دار گونه از آن یاد می شود. سحابی های دنباله داری، به صورت کشیده در فضا قرار دارند و به سبب تاثرات گرانشی شدید، چنین شکلی گرفته اند. این موضوع باعث شده تا این دسته سحابی ها به دنباله دار ها شبیه باشند ولی تفاوت بین این دو بسیار زیاد است. این گونه سحابی ها در مکان هایی که محل تولد ستارگان است بیشتر دیده می شوند و تراکم آنها در منطثه ای می تواند نشان دهنده ی این باشد که در آن سو ستارگان جوانی در حال شکل گیری هستند یا به تازگی زاده شده اند. عامل اینکه چرا شکل سر این سحابی ها چنین بی نظم است به درستی مشخص نیست. کهکشانی که در تصویر می بینید، بسیار بزرگ است و همچنین فاصله ی خیلی زیادی با ما دارد و به صورت اتفاقی کنار این سحابی در آسمان قرار گرفته.
Can a gas cloud eat a galaxy? It's not even close. The odd looking "creature" or "hand" extending down from the top of the above photo is a gas cloud known as a cometary globule. This globule, however, has ruptured. Cometary globules are typically characterized by dusty heads and elongated tails. These features cause cometary globules to have visual similarities to comets, but in reality they are very much different. Globules are frequently the birthplaces of stars, and many show very young stars in their heads. The reason for the rupture in the head of this object is not completely known. The galaxy to the near the bottom of the image is huge, very far in the distance, and only placed near CG4 by chance superposition.

دانه های سیاه مرخی

چه چیزی این دانه های سیاه را روی تپه های شنی مریخ ایجاد کرده است؟ با پایان زمستان و شروع بهار این دانه های در نواحی اطراف قطب خود را در نور خورشید نشان می دهند. با آغاز بهار در نمکره ی شمالی مریخ در سال 2004، دانه های سیاه شروع به ذوب شدن کردند. با گرم شدن محیط، در مناطق مختلفی این سیاهی ها دیده شدند. می توان احتمال داد که مسبب این دانه های سیاه، فواره هایی باشند که خاک را با خود از درون سیاره بیرون می آورند و در اتمسفر آن پخش می کنند. در تابستان سیاهی ها به طور کامل تپه های شنی را فرا گرفتند، انگار ذوب شده باشند. در واقع کربن دی اکسید و یخ آب می توانند در لایه های بالایی جو، مستقیما به صورت یخ درآیند و به سطح بازگردند.(برفی سیاه؟) این عکس در اواسط تیر ماه گرفته شده و منطقه ای به وسعت 3 کیلومتر، در حوالی قطب شمال مریخ را نشان می دهد که دانه های سیاه آن را در بر گرفته اند. این روزها، پروژه ی مریخ نورد های «فرصت» و «روح» هم بخاطر طوفانهای مریخ وضع بدی دارد و بعید نیست که این ماموریت ها پایان یابند. باید درباره ی طوفان های و وظعیت آب و هوای مریخ بیشتر بدانیم.
What causes the black dots on dunes on Mars? As spring dawned on the Northern Hemisphere of Mars in 2004, dunes of sand near the poles begin to defrost. Thinner regions of ice typically thaw first revealing sand whose darkness soaks in sunlight and accelerates the thaw. The process might involve sandy jets exploding through the thinning ice. By summer, the spots expanded to encompass the entire dunes that were then completely thawed and dark. The carbon dioxide and water ice actually sublime in the thin atmosphere directly to gas. Taken in mid-July, the above image shows a field of spotted polar dunes spanning about 3 kilometers near the Martian North Pole. Today, the future of Mars rovers Spirit and Opportunity remains unknown windy dust storms continue to starve them of needed sunlight.

Saturday, August 4

سحابی مرداب و سه تکه

مکان صورت فلکی قوس در آسمان، جایگاه اجرام غیر ستاره ای، سحابی ها، خوشه ها و دسته ی بزرگی از اجزای سازنده ی کهشکانمان است. تراکم این اجرام شگفت انگیز و زیبا در منطقه ی قوس بیشتر است؛ چراکه مرکز کهکشان ما- راه شیری - در این منطثه واقع شده. در اکثر شبهای رصدی تابستان، قوس یکی از مناطقی است که توریست های آسمانبسیار به آن علاقه دارند. (بله، آسمان هم توریست داردريال هر کسی که با چشم، یک دوربین ساده و یا با تلسکوپ به آسمان می نگرد یک توریست است.) قوس این روز ها در کشورمان نزدیکی های ساعت 7 به طور کامل طلوع می کند، البته در این موقع از سال خورشید ساعت 7 بعد از ظهر معمولا در آسمان است و به سبب نور شدید آن نمی توان سایر ستارگان را دید. ولی به محض غروب خورشید و با تاریک شدن هوا می توانید از این نقشه برای پیدا کردن قوس استفاده کنید.(برای دریافت نقشه ی بزرگ با حجم 66Kb روی تصویر کلیک کنید. همچنین ببینید که منطقه ای که مرکز کهکشاتن ما در آن واقع شده، در آسمان چه شلوغ است. اگر تلسکوپ یا دوربین دوچشمی خود را به سمت صورت فلکی قوس برگردانید با انبوهی از اشکال مختلف روبرو می شوید. M8 و M20 دو تا از این اشکال هستند. M8 یک سحابی پراکنده است که محل تولد ستارگانی مانند خورشید خودمان است. به M8، سحابی مرداب هم می گویند؛ و M20 که بسیار معروف است، بخاطر شکل زیبایش به سحابی سه تکه مشهور شده. در تصویر M8 در مرکز عکس و سحابی سه نکه در قسمت بالا سمت راست قرار گرفته. به شکل آن دقت کنید. ببینید که چگونه سه پاره شده. و البته فراموش نکنیم، NGC 6559 هم در سمت چپ سحابی مرداب واقع شده. M8 و M20 را شارل مسیه در قرن هجدهم دسته بندی کرد و آنها را در کاتالوگ مشهور خود که به فهرست مسیه معروف شد، قرار داد. هدف او از تهییه ی فهرستش این بود که در آن زمان افراد زیادی برای جاودانه کردن نام خود و معروف شدن رو به پیدا کردن دنباله دارها آورده بودند و هراز گاهی به اشتباه یکی از این اجرام را به عنوان دنباله دار اعلام می کردند. مسیه این فهرست را تهییه کرد و نزدیک 100 جرم در آن قرار داد که اغلب با دنباله دارها اشتباه گرفته می شدند تا این اشتباهات کمتر شود. به عکس خودمان برگردیم؛ فاصله ی هر سه سحابی از ما چیزی حدود 5000 سال نوری است. ابعاد M8 در حال زیاد شدن است و تزدیک به صد سال نوری عرض دارد. سحابی سه تکه بسیار واضح و خوب در این تصویر ثبت شده. تصاویری مثل این یکی معمولا از کار مشترک چند مرکز با هم بدست می آیند. این عکس هم از همکاری مشترک دو دوربین و دو تلسکوپ بدست آمده که از هم دو هزار کیلو متر فاصله داشتند. تصویر زمینه که نصویر آسمان تاریک با ستارگان فراوان است در آریزونا تهییه شده و تصویر M20 و M8 را در پنسیلوانیای امریکا گرفته اند. در نهایت عکس ها باهم ترکیب شده اند تا این منظره ی زیبا خلق شود. رنگ قرمز در این عکس نشان دهنده ی گاز هیدروژن هستند و بخش های آبی که بیشتر در سحابی سه تکه دیده می شوند، نشان دهنده ی غبار میان ستاره ایست که نور ستارگان دیگر را بازتاب می دهند.
These three bright nebulae are often featured in telescopic tours of the constellation Sagittarius and the crowded starfields of the central Milky Way. In fact, 18th century cosmic tourist Charles Messier cataloged two of them; M8, the nebula below and right of center, and colorful M20 at the upper right. The third, NGC 6559, is left of M8, separated from the the larger nebula by a dark dust lane. All three are stellar nurseries about five thousand light-years or so distant. The expansive M8, over a hundred light-years across, is also known as the Lagoon Nebula while M20's popular moniker is the Trifid. This stunning digital view is actually a collaborative composite recorded by 2 cameras and 2 telescopes about 2 thousand miles apart. The deep, wide image field was captured under dark Arizona skies. Both M8 and M20 were recorded in more detail from an observatory in Pennsylvania. Glowing hydrogen gas creates the dominant red color of the emission nebulae, with contrasting blue hues, most striking in the Trifid, due to dust reflected starlight.

Friday, August 3

پایان یک ستاره

مرگ ستاره ایی مثل خورشید را بنگرید. هر چه درون ستاره است به بیرون پرتاب می شود و یک سحابی عظیم را تشکیل می دهد. سحابی متقارنی که به آن سحابی سیاره ای می گویند. هلیکس یکی از این سحابی هاست. سحابی هلیکس در صورت فلکی دلو(آبریز) است، دلو این روزها نزدیک ساعت 9 شب طلوع می کند، در 3 بامداد به اوج ارتفاع خود در آسمان می رسد(از 32 تا 54 درجه). هلیکس را می توانید مطابیق این نقشه در آسمان بیابید. ستاره ی مادر این سحابی، ستاره ای خورشید مانند و در حال مرگ است. برای تهییه ی این عکس، نزدیک به 11 ساعت نوردهی شده است. در تصویر جزئیاتی از بخش داخلی و روشن تر سحابی دیده می شود؛ که تقریباً شش سال نوری اندازه دارد. ادامه ی این بخش به قسمت خارجی منتهی می شود که شعاع سحابی را به 6 سال نوری افزایش می دهد. نقطه ی سفید مرکز سحابی، ستاره ی مرکزی داغ سحابی و مادر آن است. یک نگاه ساده به هلیکس شرایط پیچیده ی حاکم بر آن را مشخص می کند.
A mere seven hundred light years from Earth, in the constellation Aquarius, a sun-like star is dying. Its last few thousand ears have produced the Helix Nebula (NGC 7293), a well studied and nearby example of a Planetary Nebula, typical of this final phase of stellar evolution. Nearly 11 hours of exposure time have gone in to creating this remarkably deep view of the nebula. It shows details of the Helix's brighter inner region, about 3 light-years across, but also follows fainter outer halo features that give the nebula a span of well over six light-years. The white dot at the Helix's center is this Planetary Nebula's hot, central star. A simple looking nebula at first glance, the Helix is now understood to have a surprisingly complex geometry.

Thursday, August 2

چشم و گیسویی سیاه

 M64، کهکشان مارپیچی زیبایی در گیسوی برنیکه. اگر خواستید به سراغش بروید، امشب ساعت 9:30 از افق غربی، 40 درجه که بالا بروید به گیسوی برنیکه می رسید. M64 با قدر 9 انتظار شما را می کشید.

برای پیدا کردن گیسوی برنیکه می توانید از این نقشه استفاده کنید. به M64، کهکشان چشمِ سیاه هم می گویند. به اندازه ی 17 میلیون سال نوری در فضا از ما دور است. ابرهای تیره ایی اطراف مرکز M64 را فرا گرفته اند و اسم چشم سیاه را به آن داده اند. این ابرها، گرد و غبار میان ستاره ایند که به همراه ستارگان و سایر اجزای کهکشان به دور مرکز آن در گردشند اما فکر نکنید این عجیب ترین خصوصیت M64 است. موضوع خارق العاده ی دیگر هم در باره ی M64 وجود دارد، بخش های مختلف کهکشان در دو جهت مختلف به دور مرکز می گردند! دقیقتر بگویم، ستارگان و اجزای کهکشان که در فاصله ای کمنر از 3000 سال نور از مرکزند به در یک جهت و بقییه ی اجزای کهکشان در جهت مخالف به دور مرکز می گردند. چنین پدیده ای ممکن است بر اثر تصادم و یکی شدن دو کهکشان اتفاق بیفتد.

زحل، ناجی دیون

چرا یک بخش «دیون» دهانه های برخوردی بیشتری از طرف دیگر آن دارد؟ برای جواب به این سوال نخست بهتر است بدانیم که دیون هم مانند ماه زمین، همواره طرفش به سمت زحل است. یعنی همواره یک طرف دیون را می توان از روی زحل دید. زمانی این اتفاق می افتد که مدت زمان گردش قمر به دور سیاره ی مادر با مدت زمان گردش آن به دور خود برابر باشد، بنابر این همیشه تنها یک جهت آن به سوی سیاره ی مادر قرار می گیرد. آن قسمت دیون که به سمت زحل است به شکل معنی داری تعداد دهانه های برخوردی کمتری دارد. خب نگاهی دقیقتر به موضوع بیاندازیم. اینکه همواره یک سمت قمر به سمت سیاره ی مادر است می توانند به ما این را بگوید که اگر جرمی خارجی وارد منطقه ی سیاره و قمرش شود و احتمال داشته باشد که به قمر برخورد کند می تواند دو مسیر را برای برخورد طی کند. یا انتهای مسیر بایستی طوری باشد که آن سمت را هدف بگیرد که همیشه پشت به سیاره ی مادر است یا آنکه باید مسیری را پیش بگیرد که به بخش مورد بحث ما برخورد کند یعنی آنکه همیشه به سوی سیاره ی مادر است. برای آنکه شهاب سنگ ما به پشت قمر (که رو به فضا ی بیرون است) برخورد کند، مشکلی نخواهد داشت، وارد میدان جاذبه ی قمر می شود و هر چه سریعتر و پر قدرت تر به قمر برخورد می کند. اما اگر بخواهد به آن طرف برخورد کند چه؟ در این میان سیاره ی مادر نقش ناجی را بازی می کند و با جاذبه ی قوی خود شهاب سنگ را از مسیر خود منحرف کرده و به سمت خود می کشد. آنگاه است که شهابسنگ بجای برخورد با قمر به سمت سیاره ی مادر رفته و به آن برخورد می کند. یعنی سیاره، ناجی آن سمت قمر که همواره به سمت سیاره است؛ می شود و خطر برخورد ها را برای آن کم می کند. به همین سبب تعداد دهانه های برخوردی دیون هم در آن طرفی که به سمت زحل است کمتر از طرف دیگر است و البته برای ماه خودمان هم وضع کاملا همینگونه است. البته الزاماً اینطور نیست که دیون از ابتدا در چنین وضعیتی بوده باشد، می تواند اتفاق دیگری هم افتاده باشد. یک برخورد بزرگ را در نظر بگیرید . برخوردی که در روند چرخش دیون به دور خود تاثیر گذار و برای مدتها این گردش را مختل کند. آنگاه سوی خارجی قمر برخورد های زیادی را تحمل می کند و بخش داخلی نجات می یابد. تصویر بالا را کاسینی از دیون تهییه کرده و کاملا واضح است تعداد دهانه های برخوردی دربخش بالایی بیشتر از نصف پایین قمر است.

Wednesday, August 1

ستاره ی مصنوعی

چرا دانشمندان این رصدخانه یک شعاع لیزر را به قلب کهکشان ما شلیک می کنند؟ آیا این سلاحی برای جنگ ستاره ای است؟ اصلاً فکر می کنید از ترکیب یک تلسکوپ عظیم با لیزری قوی چه حاصل می شود؟ پاسخ شاید از یک سلاح جنگ ستاره ای نیز جالب تر باشد، یک ستاره ی مصنوعی! برای تلسکوپ های بسیار بزرگ مانند تلسکوپ وی.ال.تی(مخفف کلمات تلسکوپ بسیار بزرگ در انگلیسی) مشکلات خاصی وجود دارد. مقلاً اغتشاشات جوی در لایه های مختلف جو بر تصویر دریافتی تلسکوپ تاقیر مخرب می گذارد. اگر توجه کرده باشید در هوای گرم یا هوای با رطوبت بالا تصاویر موج دار هستند. مثلا در صحرا و کویر اگر در امتداد افق به دور دست خیره شوید و گروهی شتر در حال عبور از آن نقطه باشند، تصویر آنها کاملا موج وار حرکت می کند و تکان می خورد. عامل این اغتشاشات، شکست نور توسط لایه های مختلف هوا است. همان اتفاقی که بالای دیگی که در آن آب در حال جوشیدن است می افتد. پس اغتشاشات نور می تواند تضویر دریافتی تلسکوپ را کاملا خراب کند. اما این اغتشاشات در تلسکوپ های کوچک و متوسط و دوربین های دوچشمی خیلی خود را نشان نمی دهد، آنگاه که قطر دهانه ی تلسکوپ بازتابی شما از یک متر فراتر رفت، می توانید به خوبی این تاثیر را ببنید. حتی با تلسکوپی متوسط، مصلا 8 اینچ هم اگر با بزرگنمایی های بالا به سطح ماه نگاه کنید تصویر شما کاملا لرزش دارد که همین پدیده مسبب آن است. دانشمندان در رصدخانه ی وی.ال.تی در شیلی، در حال بررسی اغتشاشات دائمی جو زمین هستند.( اینجا تاثیر این اغتشاشات را بر تصویر یک ستاره ببینید، آیا به راستی این یک ستاره است!؟) پس از یک ستاره ی مصنوعی کمک گرفتند که بلافاصله هر گونه تغییر و محو شدن تصاویر در جو را نشان می دهد. اطلاعات حاصل از این روش به آییه ی تلسکوپ وی.ال.تی فرستاده می شود که البته شکلش کمی بی نظم است و شکل یک آینه ی کامل را ندارد. این اختلاف شکل آینه را با استفاده از مدار های الکترونیکی در سطح زیرین آینه طوری تنظیم می کنند که اغتشاش نور حاصل از اعتشاشات جوی را خنثی کند. فایده ی این کار آنجایی خود را نشان داد که وی.ال.تی در حال بررسی مرکز کهکشانمان، راه شیری بود و چون معمولا مرکز راه شیری در مناطقی نزدیک افق قرار دارد، شدت تاثیر منفی اغتشاشات جوی بر تصاویر آن منطقه بیشتر است. در واقع اغتشاشات جوی حاصل تقریباً به هیچ صورتی قابل پیش بینی نیستند، به همین دلیل بهره گیری از یک شعاع لیزر راه حل بسیار مناسبی است. در ضمن تصویر این لیزر در اطلاعات جمع آوری شده توسط تلسکوپ تنها مانند یک ستاره ی کم سو در دور دستها ست.